درمان سندروم رنفیلدز هنوز کشف نشده است. امروزه اختلالاتی با توجه به شرایطی که در جهان وجود دارد، مشاهده می شوند که به طور منطقی، تفکر انسان ها نمی تواند وجود چنین اختلالاتی را قبول کند. سندروم رنفیلدز نیز یکی از همین اختلالات روان شناختی محسوب می شود که انسان را به یاد فیلم های سینمایی خون آشام می اندازد. افراد مبتلا به سندروم رنفیلدز بسیار تمایل به نوشیدن خون افراد دیگر دارند و به همین دلیل به ایشان خون آشام گفته می شود. این مقاله به بررسی نشانه ها و علت این اختلال می پردازد. برای کسب آگاهی بیشتر در این زمینه از مشاوره تلفنی فردی مشورت نمایید.
سندروم رنفیلد (Renfield’s Syndrome) یا بیماری خونآشامی یک اختلال روانی نادر است که مبتلایان به آن میل زیادی به خوردن خون در خود احساس میکنند. این اختلال توسط روانپزشکی به نام Ritchard Noll در سال ۱۹۹۲ معرفی شد. نام این سندروم از شخصیت رنفیلد در رمان دراکولا نوشتهی Bran Stroker گرفته شده است. رنفیلد یکی از اختلالات روانی ترسناک است که حشرات را با تصور این که نیروی حیات آنها را جذب خواهد کرد، میخورد. در آخر او حشرات را به عنکبوت ها و عنکبوت ها را به پرنده ها میخوراند و خودش نیز آن پرندگان را می خورد تا مقدار بیشتری از نیروی زندگی را جذب کند.
مبتلایان به این بیماری عموماً باور دارند مصرف خون به آنها نوعی قدرت یا توانایی خاص میبخشد. عمده ی مبتلایان به سندروم رنفیلد مرد هستند. کمیابی این سندروم و همچنین به رسمیت شناخته نشدن آن به عنوان یک بیماری جداگانه، انجام تحقیقات برای بررسی علل بروز این اختلال را دشوار کرده است. ریچارد نول معتقد بود اختلال عموماً با اتفاقی در دوران کودکی فرد مبتلا که دیدن خون یا چشیدن آن را هیجان انگیز جلوه کرده، شروع می شود و طی دوران بلوغ، جذابیت خون برای افراد مبتلا وجهه ی جنسی پیدا می کند. امروزه بسیاری از روان شناسان بیماری خون آشامی را نوع پیچیده ای از اسکیزوفرنی و یا حالتی از انحرافات جنسی می دانند.
سندروم رنفیلد عموماً سه مرحله را طی میکند:
این اختلال هنوز در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی (ِDSM) به عنوان بیماری جداگانه در نظر گرفته نشده و به عنوان اسکیزوفرنی و یا جزو انحرافات جنسی طبقه بندی می شود. با این که سندروم رنفیلد به تازگی نام گذاری شده و هنوز در DSM پذیرفته نشده است، اختلال نو ظهوری نیست. دکتر نول به ارجاعاتی به بیماری خون آشامی در نوشتههای روانشناس آلمانی Richard van Krafft-Ebing در سال ۱۸۸۶ اشاره کرد و گفت ممکن بوده نویسنده ی رمان دراکولا با کار های این روانشناس آلمانی آشنا بوده باشد.
بلوغ به گونههای متفاوتی در افراد خود را نشان میدهد، گاهی با رشد مو و تغییرات هورمونی همراه است اما گاهی اوقات عده کمی افراد بلوغ متفاوت و عجیبی را تجربه می کنند. به گزارش واشنگتن پست، جامعه آماری کمی از افراد حدود 5000 نفر بر اثر بلوغ شدن میل عجیبی به نوشیدن خون پیدا میکنند. مانند بسیاری از تحولات عجیب دیگر که طی دوران بلوغ در بدن افراد بوجود می آید، خون خوار شدن این دسته افراد نیز غیر قابل کنترل و امتناع است. دکتر جان ادگار برونینگ، محقق موسسه جورجیا بیشتر عمر خود را به مطالعه بر روی زندگی خون آشامها گذرانده است.
او در مطالعهای در سال 2015 نشان داد که خون آشام ها وجود دارند و مانند افراد عادی هستند و ماوراء الطبیعی نیستند. وی در این باره می گوید بلوغ آن ها سبب افزایش میل آن ها به نوشیدن خون می شود و خود در آن دخیل نیستند. در واقع این حالت غیر طبیعی آن ها از عملکرد نادرست و ناقص انرژی در بدنشان بوجود می آید. دکتر برونینگ بر این باور است هنگامی که خون آشام ها خون می خورند احساس بهتری خواهند داشت و به همین ترتیب دست از این کار بر نمی دارند.
بر اساس یافتههای دکتر برونینگ، خون آشام ها از نوعی بیماری رنج می برند که از سن بلوغ نوجوان شروع می شود و میل به خون خواری را در آن ها بوجود می آورد. اگر به آن ها خون نرسد، ضعیف میشوند، سرشان گیج میرود و شکمشان از گرسنگی به صدا در میآید و در نهایت سردردهای شدید امانشان را میبرد. بسیاری از خون آشام های امروزی در تاریکی قابل شناسایی نیستند.
گفته میشود که آنها از ظاهر شدن در مقابل نور خورشید در بیشتر موارد هراس دارند زیرا بدن آنها مانند نور خورشید درخشان میشود و به همین دلیل بیشتر در شب ظاهر میشوند. اگر به آنها خون نرسد مانند این است که به آنها غذا نرسیده است و رفتاری مشابه انسان هنگام بروز گرسنگی نشان میدهند. اما فراموش نکنید آنها مانند انسان هستند و تمام ویژگیهای حسی و عاطفی انسانها را به اشتراک میگذارند.
استدلال یا توصیف علمی برای وجود خون آشام ها وجود ندارد اما علم پزشکی نیز آن را غیر ممکن نمیداند. دانشمندان و محققان بسیاری قرنها به بررسی این موضوع پرداختند. به گزارش هافینگتن پست، در علم پزشکی به حالت خون آشامی و خون خواری، سندروم «رنفیلدز» میگویند و به این معناست که افراد مبتلا به این سندروم به طور ناخودآگاه میل به نوشیدن خون دارند.
بنابر مطالعهای در سال 2011 در این باره، افراد مبتلا به سندروم رنفیلدز معمولا در دوران کودکی تجربه مرتبط با خون داشته اند به طوری که از دیدن خون یا نزدیک شدن به آن هیجانزده شدهاند و در سن بلوغ این هیجان آنها نسبت به خون بیشتر شده است. گفته میشود که این سندروم از نوعی بیماری روانی ناشی میشود و ممکن است از کنترل فرد خارج باشد. بسیاری اوقات خونآشام ها برای درمان خود نزد پزشک می روند تا این حالت غیر طبیعی آن ها و میل شدید آنها به خون خواری درمان شود اما متاسفانه تا به حال درمانی به جزء نوشیدن خون موثر نبوده است. برخی دانشمندان بر این باورند که بیماری های ژنتیکی یا بیماری نادر سبب بروز این مشکل در افراد میشود.
طی مصاحبه با برخی خون آشام ها، آنها اعتراف کردند که اگر به اندازه کافی خون ننوشند، افسرده، بیحال و کرخت و دچار ناراحتی و درد عضلانی میشوند. علاوه بر این، آنها بر این باورند که خون ها نیز مانند غذا ها کیفیت خاص خود را دارند و اگر خونی بیکیفیت باشد آنها میل کمتری به نوشیدن آن دارند. به گزارش واشنگتن پست، زنی که خون آشام بود تحت درمان در بیمارستان قرار گرفته بود اما با مصرف هیچ دارویی آرام نمیشد، به همین دلیل همسرش کمی از خون خود را برای او آورد تا سیر شود و به زندگی بازگردد.
گفته میشود که خونآشام های واقعی ذخیره خون مصرفی خود را از افراد داوطلب تهیه میکنند، به این صورت که یا نزدیکان آنها خون میدهند و یا افراد دیگر به آنها خون میفروشند. در جوامع خون آشام ها، اگر فردی خون نیاز داشته باشد و دیگران به او خون ندهند، فرد خاطی از گروه بیرون انداخته میشود.
مطالعات نشان داده است که نوشیدن خون انسان خطر ابتلا به برخی بیماری ها و اختلالات روانی را افزایش میدهد. بنابر مطالعه ای در مجله «علم زنده»، مصرف خون و تکرار این عمل میتواند سبب سمی شدن بدن شود. خون حاوی آهن است و به همین دلیل است که کمی مزه آهن گونه دارد. اگر بیش از حد نیاز به بدن آهن وارد شود، خطر ابتلا به بیماریهایی همچون آسیب کلیوی، افسردگی، کم آبی، آسیب ریوی و حتی مرگ افزایش مییابد. علاوه بر این، بر اثر نوشیدن خون ابتلا به ایدز، هپاتیت B و C بسیار طبیعی است. گفته میشود در برخی شرایط قبل از مصرف خون یک فرد، خون آشام و فرد اهدا کننده هر دو آزمایش خون میدهند تا مشکلی آنها را تهدید نکند.
زوجی که از سندرم خون آشامی رنج می برند، لوگان ساوث 32 ساله و همسرش دالی 31 ساله، آداب و رسوم روزانه خودشان را در یک برنامه تلویزیونی توضیح دادند. این زوج گفتند که دوستی به نام ایلاونا دارند که در ماه، یک تا دو بار در مراسم خون آشامی آن ها شرکت می کند. دالی می گوید در انجام این برنامه بر خلاف همسرش نظم ندارد. لوگان و دالی دندان های مخصوصی در دهان می گذارند تا بتوانند قسمت گردن را در نمایی شبیه به فیلم های ترسناک زخمی کنند. آنها به سلامت فرد داوطلب اهمیت زیادی می دهند تا بیماری های واگیردار منتقل نشود و هر شش ماه آزمایش هایی انجام می دهند.
این نگرش یاد آور فیلم های ترسناک سینمایی است که در آن ها خون آشام ها نمی توانند زیر نور خورشید قرار بگیرند، زیرا پوست آن ها حساس و ممکن است بسوزد. در این اختلال نیز یک چنین وضعیتی برای پوست بیماران به وجود می آید که در آن فرد اگر مدت زمان طولانی زیر نور خورشید و اشعه ماوراء بنفش خورشید قرار بگیرند، ممکن است حتی پوستشان تاول زده و آن ها را به مدت زیادی آزار دهد. به همین دلیل با توجه به این حساسیت، تحقیقاتی در این مورد انجام شده است و مشخص گردیده است که در افراد مبتلا به سندروم رنفیلدز، خطر ابتلا به سرطان پوست ممکن است تا حتی ۱۰ هزار برابر نیز افزایش یابد.
در دوران گذشته بسیاری از پزشکان خون آشام بودن را با بیماری سل در ارتباط میدانستند زیرا در بیشتر موارد افراد مبتلا به سل بر اثر سرفههای مکرر خون بالا میآوردند و گاهی آن خون دوباره به سیستم گوارششان بازمیگشت و گویی که خون خود را میخوردند. در سال 2002، محققی به نام نیک لین ادعا کرد بیماری خونی پورفیری سبب میشود که افراد مبتلا به آن نسبت به نور خورشید حساسیت شدید داشته باشند و همین موضوع ممکن است شروع داستان گریزان بودن خون آشام ها از نور و پیدا شدن سر و کله آنها در شب باشد. در حال حاضر، به علت کم بودن علائم این بیماری و آزمایشهای عملی ناکافی به طور قطع نمیتوان راجع به آن اظهار نظر کرد.
متاسفانه باید بیان شود که این سندروم تا به حال درمان قطعی به منظور کاهش این اختلال در افراد مبتلا به آن را تجربه نکرده است. به همین دلیل با توجه به این که این سندروم یکی از نادر ترین اختلالات روان شناختی است و افراد بسیار کمی هستند که به این اختلال مبتلا هستند، به همین دلیل نمی توان بیان کرد درمان قطعی به منظور درمان حقیقی برای این اختلال وجود دارد.
عمدتا افراد مبتلا به سندروم رنفیلدز به منظور آسیب نرساندن به افراد دیگر با هدف تامین خون دلخواه ایشان، در بیمارستان ها و مراکز اعصاب و روان بیمارستان ها بستری هستند و دارو هایی به ایشان تجویز می شود. اما تا به امروز هیچ تحقیقی به منظور درمان قطعی برای این اختلال وجود ندارد. امید است در آینده راجب به این سندروم حتی با در نظر گرفتن این موضوع که تعداد افراد مبتلا به این اختلال بسیار کم هستند، تحقیقاتی صورت گرفته و روش هایی برای درمان سندروم رنفیلدز به وجود آید.
در انتها باید بیان شود، به این خاطر که سندروم رنفیلدز عمدتا افراد دیگر را نیز تحت تاثیر قرار می دهد با این هدف که خون ایشان قرار است نوشیده شود، از همین رو افراد مبتلا به این اختلال می بایست به روان شناسان و متخصصان مراجعه کرده و در صورت شدت زیاد اختلال حتی نیازمند به بستری در مراکز اعصاب و روان هستند. به همین دلیل توصیه می شود در صورت مشاهده چنین علائمی از افراد، به سرعت این افراد به مشاوره روانشناسی ارجاع داده شوند.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*