ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7
ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7

اصول اخلاقی چیست؟ | با مسائل اخلاقی و اهمیت آن ها آشنا شوید

اصول اخلاقی را بهتر بشناسید. در طول سالهای زیادی که از تمدن بشریت می گذرد، موضوع اخلاق، اصول آن و تقویت صفات انسانی همیشه مورد بحث بوده است. طبیعی است که اخلاق باعث می شود افراد رفتارهای بهنجار داشته باشند و از خیلی از انحرافات اخلاقی چشم پوشی کنند. در این مقاله به اصول اخلاقی و نظریه های مختلف درباره آن پرداخته شده است.  

تماس با مشاور

تعریف اصول اخلاقی

اصول اخلاقی چیست؟ اموری هستند که انسان آنها را خوب درست و باید می‌داند. یعنی چیزهایی که پایه گفتگویی روابط اجتماعی و انسانی اند. اصول اخلاقی در طول تاریخ ۴ تا هستند: اولین و مهمترین آن عدالت و انصاف، دومین واقعیت و حقیقت، سومین محبت و عشق و چهارمی آزادی و رهایی است. اما اخیراً پنجمین نوع آن حرمت و حیثیت است. بنابراین اصول اخلاقی واقعیات مرجع هستند. یعنی چیزی که ما همیشه آن را ترجیح می دهیم ما عدالت را به ظلم ترجیح می دهیم، رهایی و آزادی را به زندان و قید و بند ترجیح می دهیم.
مفاهیم اخلاقی ترجیحات ما هستند که به صورت باید در می آیند. اخلاق با یک رفتار مناسب که به عنوان هنجار شناخته می شود متفاوت است. به همین جهت انسان اخلاقی فردی منصف و عادل است. انسان اخلاقی روحیه انتقادپذیری دارد. انتقاد را می پذیرد و حق را به فرد مقابل می دهد. امور اخلاقی جهانی هستند.
بزرگترین فردی که درباره اصول اخلاقی سخن گفته ایمانوئل کانت است. جمله معروف این است که دو چیز مرا به حیرت وا می دارد یکی آسمان پر ستاره بالای سرم است دیگری منظومه اخلاقی که در وجود همه ی آدم هاست. اصول اخلاقی اموری هستند که اگر از آنها محافظت کنیم نور درون ما می شوند.

اینفوگرافیک اصول اخلاقی چیست؟

اینفوگرافیک اصول اخلاقی چیست؟

اصول اخلاقی در چارچوب فلسفه و مذهب

انسان این امور و اصول را که بدیهیات هستند پذیرفته است. اصول اخلاقی توجیهات علمی و منطقی دارد ولی در نهایت مطلبی در چارچوب امور فلسفی و مذهبی هستند. به همین دلیل وجه مشترک ادعای ادیان در اصول اخلاقی است که همه با آن شریکیم. یعنی همه جا صحبت از عشق، آزادی، محبت و دوستی است.  در این زمینه کلبرگ معتقد است رشد اخلاقی مردم از رشد عقلی آنان نمی‌تواند بالاتر باشد در حالی که انسان عاقل و آگاه می تواند اخلاق کمتری داشته باشد ولی هیچ وقت اخلاق از عقل بالاتر نمی زند. واقعیت این است که ما برای  اینکه اصول اخلاقی داشته باشیم باید به مرحله از آگاهی و دانایی و کمال عقلی و بلوغ برسیم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چگونه بالغ شویم کلیک کنید.  

ویژگی های اصول اخلاقی

برخی ویژگیهای اصول اخلاقی در فرهنگ ها اشتراکاتی دارند که بین همه به عنوان یک اصل پذیرفته شده اند:

  • اصول اخلاقی از آنجا که برای اقشار زیادی از جامعه بیان می شود باید قابل انعطاف باشد. این اصل از این جهت مهم است که آن ها برای پوشش دادن انواع تفاوت ها کافی هستند.
  • اصول اخلاقی با یکدیگر سازگاری دارد به عنوان مثال اگر ما می پذیریم که تمام انسان‌ها با یکدیگر برابر هستند اصل مردان از زنان برتر هستند دیگر پذیرفته نمی شود و مرد سالاری معنایی ندارد.
  • اصول اخلاقی سلسله مراتب دارند به این معنا که همه آنها اهمیت یکسانی ندارند یعنی اصول بالاتری وجود دارد که باید در برخی مواقع بالاتر از از دیگر اصول باشد. مثلاً اصل زندگی افراد یک اصل اخلاقی بالاتر می باشد این اصول اخلاقی بالاتر از اصل تعیین سرنوشت انسان است.
  • اصول اخلاقی صادق است به این معنی که مخالف ریاکاری می باشد و توجه به وجدان و شرافت برایش در اولویت است.
  • اصول اخلاقی احترام به دیگران را در نظر می‌گیرد در اخلاق ارزش و اهمیت دیگران مهم است و منافع فردی بر دیگری ترجیح داده نمی شود. عدالت و انصاف محور آن است. آن چه در اخلاق حرفه ای گفته می شود این است که قضاوت و تعصب و تبعیض قومی یا نژادی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی معنایی ندارد.

 اصول اخلاقی چیست

اهمیت اصول اخلاقی

از آنجا که یکی از مشکلات امروز بشری بی توجهی به اصول اخلاقی است بحث اخلاق بیش از پیش حائز اهمیت است. خیلی ها از انحراف ها و فساد ها مانند گسترش فقر، افزایش آمار خودکشی، بزهکاری و... به دلیل زیر پا گذاشتن اخلاق است. اگر در جامعه سازمان یا هر نهاد اجتماعی و فرهنگی اصول اخلاقی برای افراد تعریف نشده باشد شاهد بسیاری از تخلفات و جرم ها می شویم. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه خودکشی و علائم آن کلیک کنید.
بنابراین رشد سلامت روان و بهبود کیفیت زندگی کاری و تحصیلی افراد مستلزم رعایت اصول اخلاقی است، به این دلیل که اخلاق فرصت هایی را برای رشد، تعهد و پایبندی، احترام به انسان ها و مسئولیت پذیری را فراهم می کند. در هر حرفه ای هم باید اخلاق تعریف شود تا هر اطلاعاتی به‌راحتی افشا نشود، افراد طبق منافع شخصی یا منافع اشخاص اشخاص ثالث عمل نکنند. بسیاری از رفتارهای انسان ها و تصمیمات شان بر اساس همین ارزش های اخلاقی است. لذا پایبندی به آنها باعث تنظیم بهتر روابط، کاهش اختلاف، افزایش جو تفاهم و رشد فردی می شود.  

تفاوت جنسیتی اصول اخلاقی از دیدگاه گیلیگان

به نظر گیلیگان اخلاق برای زنان و مردان متفاوت است. برای مردان افکار اخلاقی پیشرفته در قواعد حقوق و اصول مجرد دور میزند. نقطه ایده آل همان عدالت رسمی است که در آن فرد سعی می‌کند تا در ارزشیابی ادعاهای همه طرف‌های درگیر بی‌طرف باقی بماند. فرد خود را جدا از موقعیت نگاه می دارد و سعی می‌کند تا به راه‌حل اخلاقی برسد که از برخی جنبه‌های نظری منصفانه باشد.
اما برای زنان اخلاق بر محور حقوق و قواعد متمرکز نیست بلکه بر روابط بین فردی و نظام اخلاقی مبتنی بر همدلی و شفقت و ترحم استوار است. از دیدگاه زنان عدالت رسمی ایده‌آل به شمار نمی‌رود بلکه روش های پیوند جویانه و ارتباطی زندگی است که ایده‌آل محدود می‌شود. به علاوه اخلاقیات در زنان به جای وابستگی به راه حل های مجرد برای مشکلات نظری بیشتر به واقعیت و روابط فردی وابسته است. زنان موضوعات را به لحاظ آنچه که برایشان معنا دارد و از دید علایق فردی شان می نگرند. آن ها بصیرت خویش را بر مبنای دانشی که از روابط انسانی کرده اند شکل می دهند. پر واضح است که دیدگاه های جنسیتی در این موارد می تواند متفاوت باشد و یک نظریه نشان دهنده کلیت تعاریف اصول اخلاقی برای مردان و زنان نیست.

رشد اخلاقی از نگاه پیاژه

پیاژه از جمله روانشناسانی بود که در زمینه اخلاق در مراحل مختلف رشدی صحبت کرد. یافته های پیاژه در داوری اخلاقی اساساً در یک نظریه دو مرحله ای قرار میگیرد کودکان کمتر از ۱۰ سال در مورد مسائل اخلاقی یک سویه فکر می‌کنند ولی کودکان بزرگتر آنها را به شکل متفاوتی مورد توجه قرار می دهند. کودکان در سنین پایین تر قوانین را مطلق و ثابت تصور می‌کنند. آنها بر این باورند که قوانین به وسیله بزرگسالان یا خداوند تعیین می شود و کسی نمی تواند آن ها را تغییر دهد. از جمله این قوانین، قوانین در خانه هستند که گاهی بر خلاف میل کودک است.

واقع بینانه تر بودن دیدگاه کودکان

دیدگاه کودکان بزرگ تر واقع بینانه تر است. این کودکان در می یابند که در صورتی که همه موافق باشند تغییر قانون قابل حصول است و قوانین مطلق و غیر قابل تغییر نیستند. بلکه ابزارهایی هستند که انسان‌ها با استفاده از آنها به همکاری با یکدیگر می‌پردازند. تقریبا در ده یازده سالگی تفکر اخلاقی کودکان دستخوش تغییر دیگری می شود. کودکان سنین پایین تر داوری های اخلاقی خود را بیشتر بر مبنای نتایج قرار می دهند. درحالی که داوری‌های کودکان بزرگتر بیشتر بر قصد و انگیزه استوار است.
هنگامی که کودک کم سن و سال می‌شنود که پسربچه ضمن تلاش برای کمک به مادرش 15 فنجان را شکسته و پسر بچه دیگری هنگام دزدیدن قطعه شیرینی یک فنجان را شکسته است. فکر می‌کند که کودک اول کار بدتری انجام داده است. کودک ابتدا میزان خسارت یعنی نتیجه را در نظر می‌گیرد در حالی که احتمال دارد کودک بزرگ‌تر داوری را بر مبنای انگیزه‌های عمل استوار سازد. در مورد کارهای پیاژه در زمینه داوری های اخلاقی جزئیات بیشتری در دسترس است. او تغییراتی را بررسی کرد که بین ۱۰ و ۱۲ سالگی اتفاق می افتد. یعنی درست هنگامی که کودک شروع به وارد شدن به مرحله عملیات عینی می‌کند.  به نظر پیاژه در خلال نوجوانی رشد تفکر خلاق در مورد موضوعات اخلاقی ادامه می‌یابد.  
اصول اخلاقی چیست

اصول اخلاقی لارنس کلبرگ

کلبرگ در سال ۱۹۵۸ از ۷۲ پسر از خانواده های طبقه متوسط و پایین در شیکاگو تحقیقاتی را در مورد اصول اخلاقی انجام داد. او کودکان کوچکتر، کودکان بزهکار و پسران و دختران شهرهای دیگر آمریکا و کودکان کشورهای دیگر را هم به نمونه خود افزود. ابتدا داستانی را مطرح می کند. شرح این داستان اینگونه است که زنی به دلیل نوع خاصی از سرطان ها مجبور به زندگی با سرطان و در شرف مرگ بود و باید برای آن دارویی تهیه می شد. دارو بسیار گران بود و همسرش توانایی پرداخت آن را نداشت اما داروساز حاضر نبود دارو را ارزان‌تر بفروشد. همسر آن زن ناامید شد و تصمیم گرفت دارو را از داروخانه سرقت کند آیا رفتار او اخلاقی بود؟
کلبرگ انواع پاسخ ها را در مراحل مختلفی طبقه بندی کرد و به شش مرحله رشد اخلاقی پی برد:

1-جهت گیری اطاعت و تنبیه 

کودک بر این باور است که افراد صاحب قدرت مجموعه ثابتی از قوانین را تعیین کرده است که او باید بدون هیچ گونه سوالی از آنها اطاعت کند. کودک در این مرحله اینگونه پاسخ می‌دهد که دزدی کار اشتباهی است زیرا بر خلاف قانون است. پیامد های عمل را در نظر می‌گیرد و توضیح می دهد که دزدیدن به این دلیل که موجب انواع تنبیه از جمله تنبیه بدنی می شود، بد است.

2-فردگرایی و مبادله

در این مرحله کودکان در می یابند که تنها یک دیدگاه درست که به وسیله صاحبان قدرت تدوین شده باشد وجود ندارد. افراد مختلف دارای دیدگاه های متفاوتی هستند. آنها ممکن است بگویند همسر آن زن فکر می‌کرد برداشتن دارو کار درستی بوده در حالی که داروساز اینطور فکر نمی کرده است. از آنجا که همه چیز نسبی است. بنابراین هر کسی آزاد است علایق فردی خود را دنبال کند. اگرچه کودکان در این مرحله گاهی فاقد حس مسئولیت اخلاقی به نظر می آید. ولی آنها از اعمال درست نوعی برداشت خاص دارند. در آنها اندیشه مبادله منصفانه یا معامله منصفانه وجود دارد. فلسفه آنها حاکی از نوعی مقابله به مثل است. اگر تو به من چنگ اندازی من هم به تو چنگ می اندازم.

3-ارتباطات میان فردی خوب

در این مرحله کودکان معمولاً وارد سنین ۱۱ و بیشتر می شوند. اخلاق دیگر یک جریان ساده تلقی نمی کند. آنها بر این باورند که مردم باید بر اساس انتظارات خانواده و جامعه زندگی کند و رفتار خوب داشته باشند. اخلاق خوب به معنای داشتن انگیزه های خوب و احساس‌های میان فردی مثل عشق، همدردی با دیگران، اعتماد و توجه به دیگران است. آنها معمولاً در مورد داستان خواهند گفت که دزدی کار درست بود زیرا او مرد خوبی بود که می خواست زندگی همسرش را نجات دهد. آزمودنی های مرحله ۳ می گویند که داروساز خودخواه و حریص بوده و فقط به خودش فکر می‌کرده نه دیگران

4-حفظ نظم اجتماعی

در این مرحله پاسخ دهندگان به نحو وسیعتری به جامعه به عنوان یک کل توجه می کنند. اکنون تاکید بر اطاعت از قوانین احترام به افراد معتبر و انجام وظایف برای حفظ نظم اجتماعی است. بسیاری از آزمودنی ها در این مرحله در پاسخ به داستان می گویند آنها درک می کنند که همسر آن زن انگیزه خوبی داشته است ولی نمی توانند دزدی را تایید کنند. آزمودنی های این مرحله تاثیرات اخلاقی خود را از دیدگاه جامعه به عنوان یک کل اتخاذ می کنند به همین دلیل آنها نظیر یک عضو کامل جامعه می‌اندیشند

5-قرارداد اجتماعی و حقوق فردی

در این مرحله کودکان از خود سوال میکنند چه عواملی سازنده یک جامعه خوب و سلامت اجتماعی است. آنها به شیوه نظری درباره جامعه خود می اندیشند. از شرایط جامعه خود جدا می شوند. ارزش هایی را که یک جامعه باید داشته باشد مورد توجه قرار می دهند. سپس جواب موجود را با در نظر گرفتن این معیار ها مورد توجه قرار می دهند. به دیدگاهی فرا جامعه دست می یابند. پاسخ دهندگان این مرحله بر این باورند که یک جامعه خوب را بهتر است به عنوان یک قرارداد اجتماعی تصور کنیم. که در آن مردم آزادانه برای منافع همه به کار می پردازند.
آنها در می یابند که درون هر جامعه گروه های اجتماعی مختلف دارای ارزش های متفاوتی هستند. ولی بر این باورند که همه افراد منطقی در ۲ رشته قوانین توافق خواهند داشت. نخست همه مردم خواهان برخی اصول اولیه نظیر آزادی و زندگی و تحت حمایت قرار گرفتن هستند. دوم همه مردم می‌خواهد برای تغییر قوانین غیرمنصفانه بعضی جامع برخی شیوه‌های نوین به کار گرفته شود.

6-اصول جهانی

پاسخ دهندگان این مرحله پیشنهاد می کنند که ما باید از حق و حقوق افراد محافظت کنیم و بحث‌های مان را از طریق فرآیندهای دموکراتیک دنبال کنیم ولی فرآیند های دموکراتیک به تنهایی به نتایجی که احساس می‌کنیم عدالت است منجر نمی شود. مثلاً اکثریت جامعه ممکن است به قانونی رای دهند که مزاحم اقلیت باشد. نظریه کلبرگ دیدگاه جامعه را در مورد اصول اخلاقی و مراحل رشد آن نشان می دهد او به عنوان یک فرضیه کلی اظهار داشت که در مراحل بالاتر رفتار اخلاقی دارای ثبات بیشتر قابل پیش بینی تر و مسئولیت پذیر تر است. برای کسب آگاهی بیشتر در زمینه افزایش مسئولیت پذیری کلیک کنید.  

سخن آخر

اخلاق از ارزش های والای انسانی است که در هر زمینه ای باید رعایت شود. تا افراد آن به رشد برسند. چرا که اخلاق با تفاهم، همدلی و خیلی از ارزش ها ارتباط تنگاتنگی دارد. اگر نباشد منجر به خیلی از بی اخلاقی های انسانی می شود. بحث در مورد رفتارهای اخلاقی بسیار گسترده است. اگر شما هم در این زمینه مسئله ای دارید می‌توانید موضوع را با روانشناسان ما در مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در میان بگذارید. برای کسب اطلاعات بیشتر از مشاوره روانشناسی کلیک کنید.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*