درمورد تاثیر اختلال دوقطبی بر مغز چه میدانید؟ اختلال دوقطبی یک بیماری عصبی است که نحوه عملکرد مغز را تغییر می دهد. مبتلایان تغییرات خلقی متغیری از قبیل اوج هیجان انگیز (شیدایی) تا پایین ترین سطح خلق (افسردگی) را تجربه می کنند. زندگی با اختلال دوقطبی نیاز به مراقبت مادام العمر و درمان حرفه ای دارد و این درمان ها برای اختلال دوقطبی خالی از اثرات و عوارض طولانی مدت نخواهد بود. درمان های رایج دارویی صرفا با هدف کنترل بیماری تجویز شده و درمان قطعی حاصل نمی شود. به عبارتی اختلال دوقطبی یک بیماری مادام العمر است و درمانی ندارد.
اختلال دوقطبی که به افسردگی شیدایی نیز معروف است عبارت است از یک وضعیت سلامت روانی که باعث تغییرات شدید خلقی و تغییر در سطح انرژی و فعالیت فرد می شود. طبق آمار تخمین زده می شود که بیش از پنج میلیون آمریکایی به نوعی از اختلال دوقطبی مبتلا هستند. اختلال دوقطبی باعث می شود که فرد بسیار سریع صحبت کند. افکار به اصطلاح مسابقه ای داشته باشد که گویی هر فکری به شکل غیرقابل کنترلی، از دیگری سبقت میگیرند. در این اختلال فرد دست به کارهای بی پروا می زند. قبل از اینکه فرصتی برای فکر کردن یا درک آنچه انجام می دهد داشته باشد.
علاوه بر این ها، اختلال دوقطبی باعث تحریک، بیقراری، بروز پارانوئید، بیش فعالی و شخصیت تکانشی می شود که دلیل بروز اغلب سوء تفاهم های بین فردی مبتلایان با اطرافیان است. هنگامی که مردم رفتارهای دوقطبی را درک نمی کنند، چنانچه با فرد در طول شیدایی ملاقات کنند با یک نوع دوست سرسخت مواجه می شوند و در طول یک دوره افسردگی او را بیش از حد نمایشی خطاب می کنند. در حالیکه اختلال دوقطبی یک بیماری عصبی واقعی است که نحوه عملکرد مغز و رفتار را تغییر می دهد. همین راستا، درصورت ابتلا به افسردگی میتوانید از مشاوره افسردگی بهره مند شوید.
اختلال دوقطبی شامل دوره های چرخشی از افسردگی و شیدایی است و به عنوان یک بیماری مادام العمر در نظر گرفته می شود. نوع اختلال تشخیص داده شده بستگی به شدت نوسانات خلقی و نحوه بروز آن ها دارد. این تغییرات شدید خلقی می تواند عواقب جدی را در پی داشته باشد. برخی بیماران حتی نیاز به بستری روانپزشکی پیدا می کنند. سه نوع مختلف اختلال دوقطبی وجود دارد. در صورت تشخیص بیماری، فرد یکی از سه نوع اختلال مربوطه را به عنوان تشخیص نهایی می گیرد.
این شکل عمدتاً بصورت دوره های شیدایی ظاهر می شود و حداقل یک هفته طول می کشد. این نوع اختلال خلقی می تواند شامل رفتارهای غیرطبیعی دیگری باشد که می تواند زندگی را مختل کند. مانند دوره های افسردگی با طول درگیری دو هفته یا بیشتر. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه علائم افسردگی کلیک کنید.
اگر فرد با این نوع اختلال دوقطبی تشخیص داده شود، یعنی بخش های افسردگی بیشتری را نسبت به واکنش ها و علائم شیدایی بروز می دهد. تجربه دوره های شیدایی در این نوع احتمالاً هیپومانیا با شدت کمتر خواهد بود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه اختلال دوقطبی نوع دو کلیک کنید.
این شکل از اختلال دوقطبی ترکیبی از علائم هیپومانی و افسردگی است که به مدت دو هفته (یا یک سال در کودکان و نوجوانان) ادامه دارد. نکته مهم درباره این نوع از اختلال دوقطبی این است که در این اختلال، نه علائم هیپومانیا و نه افسردگی به شکل شرایط بالینی یک دوره شیدایی یا افسردگی را بروز نمی دهند.
بسته به این که فرد در حالت شیدایی یا افسردگی است، علائم این اختلال می تواند کاملاً متفاوت باشد و در شکل های متفاوت مربوط به علایم جسمی عاطفی و احساسی بروز کند. علایم عاطفی اختلال دوقطبی به شما کمک می کند تشخیص دهید که آیا فردی از این بیماری رنج می برد یا خیر. علایم همچنین می توانند به شما کمک کنند بفهمید که فرد در کدامیک از چرخه بیماری، زندگی می کند.
علائم جسمی اختلال دوقطبی معمولاً به حوزه رفتاری مربوط می شود. علائم مرتبط با مراحل شیدایی می تواند شامل حواس پرتی، ناتوانی در تمرکز، تکلم سریع و بی قراری باشد. همچنین ممکن است فرد پروژه های جدیدی را راه اندازی کند و در فعالیت های پرخطر شرکت کند. مراحل افسردگی می تواند به علائمی چون عدم علاقه به سرگرمی ها و فعالیت های قبلی، خستگی، مشکل در تمرکز و حافظه، اختلالات خواب یا تغییر در عادات غذایی و صحبت در مورد خودکشی ظاهر شود.
با گذشت زمان، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می توانند نشانه های مکرر بیشتری را تجربه کنند، به ویژه هنگامی که این بیماری درمان نشود.
اختلال دوقطبی که با دارو کنترل نمی شود می تواند بر سلامتی فرد نیز تأثیر بگذارد که اغلب می تواند شدید باشد. دوره های شیدایی یا افسردگی می توانند تغییرات زیادی در بدن و روان ایجاد کنند.
علاوه بر این افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در معرض خطر بیشتری برای سایر بیماری های جسمی هستند مانند بیماری تیرویید، میگرن، بیماری قلبی، درد مزمن، دیابت و چاقی. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نیز بیشتر در معرض اختلالات اضطرابی هستند یا از الکل یا داروهای دیگر سوء استفاده می کنند. سومصرف مواد و اختلال دوقطبی یک تشخیص دوگانه رایج است. متخصصان ارتباط بین این دو موضوع را به طور کامل درک نکرده اند. اما برخی عوامل مانند فراز و نشیب اختلال دوقطبی می تواند فردی را به سومصرف الکل یا مواد سوق دهد. در هر حال سومصرف این ها علایم و مشکلات مربوط به خلق را بدتر می کند.
تحقیقات نشان می دهد که اختلال دوقطبی به مرور زمان با از بین بردن اسیدآمینه ها، به مغز آسیب می رساند. اسیدهای آمینه در ساخت پروتئین هایی که اطراف نورون های مغزی را می پوشانند و آن ها را در برابر اسیب عایق می کنند نقش دارند. با گذشت زمان، اختلال دوقطبی با آسیب به مغز بر موارد زیر تأثیر منفی می گذارد:
اختلال دوقطبی عملکرد لوب پیشانی را نیز مختل می کند. لوب پیشانی مسئول تصمیمگیری ها و به خاطر سپردن کلمات است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه اختلال حافظه کلیک کنید.
اختلال دوقطبی میزان ماده خاکستری در مغز را کاهش می دهد. ماده خاکستری به پردازش اطلاعات، افکار و احساسات، کنترل تکانه ها و حواس کمک می کند. همچنین در تنظیم مهارت های حرکتی مانند زمان واکنش، تعادل، نقاشی، گفتار و نوشتن نقش بسزایی دارد. وقتی مقدار ماده خاکستری در مغز فرد کاهش می یابد، کنترل کمتری بر تکانه ها خواهد داشت. طبیعتا کاهش ماده خاکستری همچنین می تواند نحوه پردازش اطلاعات و واکنش به احساسات را نیز تغییر دهد. این عارضه توضیح می دهد که چرا تصمیمات و رفتارها در دوره های شیدایی اغلب تکانشی، بی دقت و بی فکر به نظر می رسند.
ماده خاکستری کمتر، منجر به احساس کندی روانی حرکتی و سرخوردگی نیز می شود. هنگام انجام کارهای ساده در دوره افسردگی دوقطبی، مشکل ایجاد می کند.
تحقیقات منتشر شده نشان می دهد که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در مقایسه با افرادی که اختلالات خلقی ندارند، دارای قسمت های کوچکتری از هیپوکامپ هستند. هیپوکامپ مسئول پردازش خاطرات بلند مدت است. سمت راست هیپوکامپ در ارتباط دهی بین مکان های خاص با خاطرات نقش دارد. سمت چپ هیپوکامپ حافظه کلامی و تصویری را تنظیم می کند. این قسمت از مغز همچنین در تنظیم نحوه واکنش احساسی به موقعیت ها دخیل است. هنگامی که خلق و خوی فرد تغییر می کند، هیپوکامپ تغییر شکل می دهد و کوچک می شود. هیپوکامپ کوچک شده می تواند منجر به علائم زیر شود:
مغز هر قدر هم که پیچیده باشد یک تعادل شیمیایی ظریف وجود دارد که از عملکرد سالم آن اطمینان حاصل می کند. انتقال دهنده های عصبی یا پیام رسان های شیمیایی، بخش مهمی از تعادل شیمی مغز هستند. وقتی اختلال دوقطبی بروز می کند، تعداد انتقال دهنده های عصبی در مغز تغییر می کند. اختلال دوقطبی باعث نوسان مقدار این مواد شیمیایی در مغز می شود. هنگامی که این اتفاق می افتد، بیش از حد شدن یا بسیار کم شدن فعالیت این مواد شیمیایی در مغز می تواند باعث ایجاد یک قسمت دو قطبی شیدایی یا افسردگی شود.
دانشمندان معتقدند که اصلی ترین انتقال دهنده های عصبی تحت تأثیر اختلال دوقطبی عبارتند از:
علائم دوقطبی باعث افزایش سطح نوراپی نفرین می شود که باعث افزایش هوشیاری، برانگیختگی و سرعت واکنش در فرد می شود. سطوح بالای نوراپی نفرین می تواند علائم شیدایی از جمله شکست ناپذیری، احساس برتری کاذب افکار مسابقه ای، احساسات پرش و بی توجهی و از سوی دیگر سطوح پایین نوراپی نفرین می تواند منجر به یک دوره افسردگی با علایمی به این شرح بشود.
بی حالی و پارانوئید، عدم توانایی برای مهارت تمرکز، اضطراب و افسردگی، بی علاقگی به انجام یا گفتن نیازها و فعالیت ها.
علائم دوقطبی باعث افزایش سطح سروتونین می شود که به تنظیم میزان احساس شادی، اضطراب و خلق و خوی فردی کمک می کند. سروتونین همچنین به تعیین نحوه رفتار اجتماعی تاثیر می گذارد و الگوهای خواب را تنظیم می کند. سطوح بسیار بالای سروتونین در صورت ابتلا به اختلال دوقطبی می تواند عارضه شیدایی را تحریک کند که با علایمی چون بی قراری، اشتیاق زیاد و تحریک شدید شناسایی می شود. اگر فرد اختلال دوقطبی داشته باشد و سطح سروتونین پایین باشد یک دوره افسردگی را با علائمی به این شرح تجربه خواهد کرد: عزت نفس پایین و احساس بی ارزشی، بیخوابی، بی اشتهایی و افسردگی.
از آنجایی که اختلال دوقطبی ناشی از عدم تعادل شیمیایی در بدن است، درمان ها اغلب دارودرمانی بوده و شامل داروهای تثبیت کننده خلق و خو می باشد. گزینه های احتمالی برخی از داروهایی که برای درمان اختلال دوقطبی استفاده می شوند عبارتند از لیتیوم، داروهای ضد روان پریشی مانند Seroquel یا Clozaril. داروهای ضد افسردگی مانند پروزاک و بنزودیازپین ها مانند زاناکس. استفاده از دارو به شدت و ضعف علائم، نحوه بروز این اختلال و وضعیت کلی سلامت فرد بستگی دارد.
با وجود اینکه دانشمندان مطمئن نیستند که آیا اختلال دوقطبی باعث تغییر سطح انتقال دهنده های عصبی می شود یا برعکس، همچنان باور دارند که دارودرمانی می تواند به کاهش دوره های بیماری در افراد دوقطبی کمک کند. هر چقدر هم که اختلال دوقطبی ناتوان کننده باشد، نباید اجازه داد که بیماری زندگی فرد را تحت کنترل بگیرد. زندگی و مدیریت اختلال خلقی در دوره های اختلال دوقطبی می تواند چالش برانگیز و طاقت فرسا باشد. بنابراین رویکردهای دلسوزانه و حرفه ای می توانند در کاهش، کنترل و درمان اختلال دو قطبی موثر واقع شده و زندگی فردی و فعالیت مغزی را تا سطح نسبتا نرمال بالا ببرند. داروهای اختلال دوقطبی می توانند اثرات متفاوتی داشته باشند.
مانند اکثر داروها، داروهای اختلال دوقطبی عوارض جانبی معمولی دارند. با این حال، آن ها همچنین می توانند اثرات ناشی از استفاده طولانی مدت داشته باشند.
همه داروهایی که برای درمان اختلال دوقطبی استفاده می شوند دارای عوارض جانبی احتمالی هستند. از جمله عوارض جسمی مانند تهوع، خستگی و سردرد، تا عوارض روانی یا احساسی. هنگام شروع یک داروی جدید، ارتباط با متخصصان مراقبت بهداشتی بسیار مهم است. پزشکان نیاز به تجویز دوزهای مختلف دارند تا تعادل مناسب بدن بیمار را پیدا کنند.
لیتیوم یکی از داروهایی است که اغلب برای اختلال دوقطبی به عنوان یک تثبیت کننده خلق و خو تجویز می شود. می تواند به کنترل شیدایی و افسردگی کمک کند و علائم شیدایی را در دو هفته پس از شروع آن کاهش دهد. با این حال، عوارض جانبی متعددی دارد که شامل موارد زیر می شود: برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه داروهای تثبیت کننده خلق کلیک کنید.
در دراز مدت، لیتیوم باعث مشکلات کلیوی شود و این در حالی است که مصرف لیتیوم به تنهایی به عنوان یک روش درمانی برای دوقطبی در نظر گرفته می شود. محققان معتقدند که جایگزینی مناسب برای لیتیوم به دلیل عوارض جانبی مکرر آن مورد نیاز است که از آن به عنوان تک درمانی استفاده نشود. چرا که لیتیوم به تنهایی یک درمان طولانی مدت خوب برای اختلال دوقطبی نیست.
چنانچه شیدایی و افسردگی به خوبی کنترل نشود، داروهای ضد روان پریشی با هدف تثبیت کننده خلق تجویز می شود. با گذشت زمان، داروهای ضد روان پریشی نیز می توانند خطر ابتلا به موارد زیر را افزایش دهند: چاقی، خشکی دهان وگلودرد، اسپاسم عضلانی، عدم تحمل گلوکز و دیابت، دیس لیپیدمی (سطح غیر طبیعی چربی)، اختلالات حرکتی مانند دیسکینزی یا بیماری پارکینسون.
داروهایی مانند لیتیوم خطر اعتیاد بالایی ندارند. اگرچه بنزودیازپین ها و سایر داروهای مرتبط با دوقطبی ممکن است برای برخی از مبتلایان اعتیادآور باشد. حتی لیتیوم می تواند خطرات سلامتی را برای بیماران که مصرف ناگهانی آن را متوقف می کنند ایجاد کند. بنابراین مهم است که الزامات مصرف دوز را رعایت کنید و برای کاهش مصرف داروها با احتیاط و تحت نظر پزشک عمل کنید. هنگام تعویض دارو یا دوز مصرفی با او همکاری کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ترک اعتیاد کلیک کنید. علائم اختلال، در صورت عدم درمان علائم اختلال دوقطبی در صورت عدم درمان بدتر می شود. دوره های افسردگی و شیدایی طولانی شده و دفعات تکرار به ویژه با افزایش سن بیشتر می شود. این می تواند منجر به: برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه درمان افسردگی کلیک کنید.
اگر مبتلا به اختلال دوقطبی هستید، مراقبت از وضعیت سلامت روانی و برنامه درمانی مهم است. با پزشک خود مشورت کنید از جمله برای مشاوره درمانی و ارزیابی دارویی. خانواده، دوستان و پزشکان اغلب می توانند تشخیص دهند که فرد وارد دوره دوقطبی شده است. معمول است که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بخواهند مصرف داروهای خود را به دلیل عوارض جانبی قطع کنند. با این حال، پیشرفت شما در زندگی با وجود اختلال دوقطبی اغلب به مصرف مداوم داروها بستگی دارد.
اگر مبتلا به اختلال دوقطبی هستید و نگران هستید داروها باعث عوارض جانبی منفی شود، باید در مورد برنامه درمانی با پزشک خود مشورت کنید. همچنین اگر احساس می کنید دچار یک دوره جنون یا افسردگی شده اید نیز باید با پزشک خود تماس بگیرید. گاهی اوقات باید برنامه درمانی بیمار تعدیل شود. اجازه ندهید اختلال دوقطبی آینده شما را از بین ببرد. برای کسب اطلاعات بیشتر از مشاوره روانشناسی کلیک کنید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*