افراد افسرده موفق | چرا گاهی افراد موفق افسرده می شوند؟

افراد افسرده موفق کدامند؟ افسردگی چهره های متفاوتی دارد و بر همه شخصیت ها تأثیر می گذارد و در افراد مختلف بسیار متفاوت به نظر می رسد. افراد موفق نیز می توانند به‌ طور نامرئی از افسردگی رنج ببرند. اگرچه افسردگی میل به فعالیت و عمل را مهار می کند، اما افراد با عملکرد بالا تمایل دارند در تلاش برای موفقیت در اهداف، مکرر پیشروی کنند. انگیزه به انجام رساندن اهداف، اغلب باعث تداوم عمل می شود و افراد با عملکرد بالا را به سمت انجام کارها سوق می دهد. این بدان معنی است که برخی از افراد مبتلا به افسردگی همچنان وظایف روزمره و گاهی وظایف استثنایی را علی رغم ویژگی افسردگی، با موفقیت به انجام می رسانند. برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.

 

مروری بر اختلال افسردگی

افراد در مواجهه با افراد افسرده علی رغم اینکه اغلب نیت خوبی دارند و ممکن است چیز زیادی در مورد اختلالات سلامت روان ندانند، چیزی را می پرسند که برای فرد مبتلا ناامید کننده است. اینکه برای چه چیزی باید افسرده باشید؟ یا چه چیزی می تواند در زندگی شما به حدی بد باشد که برای آن افسرده شده اید؟
چیزی که مردم متوجه نمی شوند این است که مبارزه با یک بیماری روانی اغلب به صورت درونی انجام می شود و کسانی که درمانگران با آن ها سر و کار دارند زمان زیادی را صرف پرسیدن همین سوالات از خود می کنند. یک تصور غلط از افسردگی این است که می توانید از آن خارج شوید یا لزوما باید اتفاقی افتاده باشد که باعث ایجاد احساس افسردگی در فرد بشود.
برای کسب اطلاعات در مورد سریعترین درمان افسردگی کلیک کنید.

افراد افسرده موفق | نارضایتی مزمن

هنگامی که از نظر بالینی افسرده هستید، بدون هیچ دلیل خارجی بسیار احساس غمگینی یا ناامیدی می کنید. افسردگی می تواند بیشتر یک نارضایتی مزمن درجه پایین از زندگی یا احساسات شدید ناامیدی و افکار منفی در مورد خود و زندگی شخصی باشد. یک باور اشتباه این است که افسردگی حالتی از ذهن بوده که می توانید با مثبت اندیشی آن را کنترل کنید. در حالی که واقعیت اینطور نیست.
افسردگی یک وضعیت پزشکی است که از یک عدم تعادل شیمیایی، بیولوژیکی و ساختاری ناشی می شود و بر تنظیم خلق و خوی تاثیر می گذارد. عوامل زیادی در ایجاد افسردگی نقش دارد و هیچ عاملی علائم افسردگی را به خودی خود کاهش نمی دهد. بنابراین افسردگی را نمی توان با افکار مثبت از بین برد.  

شیوع و فراوانی افسردگی

بر اساس گزارش سال ۲۰۱۵ توسط اداره خدمات بهداشت روان و سوء مصرف مواد، حدود ۶.۱ میلیون بزرگسال ۱۸ ساله و بالاتر در ایالات متحده حداقل یک دوره افسردگی اساسی را در سال داشته اند.  این عدد ۶.۷ درصد کل ایالات متحده را تشکیل می دهد. علاوه بر این، اختلالات اضطرابی، شایع ترین بیماری روانی در ایالات متحده است که ۴۰ میلیون بزرگسال در سن ۱۸ سال و بالاتر یا ۱۸ درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار می دهد.
بسیاری از کارشناسان بهداشت روان به سرعت به این نکته اشاره می کنند که در حالی که این اعداد مشترک بودن افسردگی و سایر شرایط را نشان می دهد، علائمی که افراد آن ها را تجربه می کنند متفاوت است. افسردگی ممکن است همیشه برای اطرافیان فرد یا حتی خود فرد آشکار نباشد(افسردگی پنهان) اما باید در مورد پیامدهای آن صحبت شود. مایرا مندز، روان درمانگر برنامه های ناتوانی های فکری و رشدی و خدمات سلامت روان به چهره‌های برجسته‌ای اشاره می‌کند که ادعا می‌کنند افسردگی داشته‌اند اما همچنان پی گیر اهداف خود بوده اند. از جمله وینستون چرچیل، امیلی دیکنسون.  

افسردگی در افراد موفق

برخی از این واقعیت تعجب می کنند که بسیاری از افراد موفق نیز از افسردگی رنج می برند. سوال اصلی این است که آیا افسردگی افراد را به سمت موفقیت هدایت می کند یا این موفقیت است که افراد را به سمت افسردگی سوق می دهد؟ با فرض اینکه افراد موفق صرفاً از طریق شهرت، خودآگاهی خود را در مورد این بیماری افزایش می دهند ممکن است ارتباطی هم بین این دو مساله وجود نداشته باشد.
هنوز منابع آکادمیک بسیار کمی در مورد ارتباط بین موفقیت و افسردگی وجود دارد و با این حال این سوال که آیا ارتباطی وجود دارد بیش از ۲۳۰۰ سال پیش توسط تئوفراستوس، شاگرد ارسطو مطرح شد. چرا همه آن هایی که در فلسفه، سیاست ورزی، شعر یا هنر برجسته شده اند، مالیخولیایی هستند؟  

چند دلیل اصلی افسردگی افراد موفق

افراد موفق دائماً خود را با همکاران و سایر افراد در این زمینه مقایسه می کنند و ارزش خود را با هر کسی که به نظر می رسد موفق تر است می سنجند. رقابت خسته کننده است. کار مداوم به آن ها اجازه نمی دهد روی چیزهای ساده تمرکز کنند. در بیست و چهار ساعت شبانه روز مشغول کسب و کار هستند و حتی وقتی می نشینند تا با خانواده خود یک وعده غذایی بخورند، برای حضور در آنجا مشکل دارند. در افراد موفق یک گسست قابل توجه با چیزهای ساده ای که باعث لذت می شوند وجود دارد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه علائم افسردگی کلیک کنید.

1-افراد افسرده موفق | گم ‌گشتگی از خود و انعطاف پذیری کمتر

اگر ثروت یا موفقیت به طور ناگهانی اتفاق بیفتد و به دست بیاید می تواند افراد را به سبک زندگی متفاوتی سوق دهد، اما نه لزوماً سبکی که برای خوشبختی مناسب تر باشد. فاصله گرفتن ناگهانی از منِ گذشته، باعث گم گشتگی بین اهداف و خواسته ها و شیوه زندگی می شود و احتمال افسردگی افزایش می یابد.
گاهی اوقات وقتی مردم با آسایش و ثروت و موفقیت بزرگ می شوند و به ناکامی عادت ندارند، مهارت لازم برای گذراندن روزهای سخت را پیدا نمی کنند. اغلب افرادی که در سال های کودکی خود با مشکل مواجه شده اند (مانند نفر اخر کلاس بودن) عادت هایی در خود ایجاد می کنند که آن ها را انعطاف پذیرتر می کند. عادت به همیشه بهترین بودن و داشتن امتیازات، انعطاف پذیری فرد را کاهش داده و منجر به بروز افسردگی ها در مواقع متفاوت می شود.

2-فشار جو رقابتی صنایع کاربردی و افزایش استانداردها

برخی از صنایع مانند امور مالی و فناوری که معمولا پرهیاهو و نو هستند و به شدت رقابتی می باشند. می توانند به افسردگی کمک کنند، به خصوص برای افراد آرام و عمیق.
زمانی که متوجه می‌شوید به چیزی که می‌خواهید دست می یابید و با این حال هنوز خوشحال نیستید، خلأ خاصی ایجاد می‌شود. گاهی اوقات وقتی افراد موفق به یک نقطه عطف مهم می رسند، افسردگی رایج است زیرا مجبور می شوند ارزش های خود را مجددا ارزیابی کنند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه علت افسردگی کلیک کنید.

3-افراد افسرده موفق | برخی از ملاحظات بیوشیمیایی

در مقاله ای از فوربس، والتون به این موضوع پرداخته است که چرا مغز افراد با قدرت بالا ممکن است مستعد اعتیاد باشد.  همان ویژگی هایی که برای یک مدیر شرکتی مؤثر ایجاد می کند - ریسک پذیری، وسواس فکری، فداکاری، تازگی طلبی، انگیزه قوی برای موفقیت - نیز به اعتیاد کمک می کند. دیوید لیندن، دکترا، استاد علوم اعصاب در دانشکده پزشکی جان هاپکینز، که در مقاله والتون با او مصاحبه شد، علم پشت مغز اعتیاد آور را برجسته می کند.
او توضیح می‌دهد: «به نظر می‌رسد تغییرات ژنتیکی که فرد را مستعد معتاد شدن می‌کند، جهش‌هایی هستند که سیستم دوپامین را تضعیف می‌کنند.  بنابراین افراد الکلی به مشروبات الکلی بیشتر و بیشتر برای دریافت همان لذت از الکل نیاز دارند تا مثلاً افرادی که جهش دوپامین ندارند. در مورد کار و موفقیت هم همینطور است که قطعاً می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد.  برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه رازهای موفقیت شغلی کلیک کنید.  

ارتباط بین خلاقیت و افسردگی

ارتباط بین خلاقیت و افسردگی مورد تحقیق قرار گرفته است. در میان محققان، این فرضیه وجود دارد که یک ژن مرتبط با بیماری روانی نیز می تواند خلاقیت را تشویق کند. این ژن Neuregulin نامیده می شود، در انواع T و C موجود است. اگرچه افرادی که هر دو نسخه کروموزوم را دارند بیشتر مستعد ابتلا به بیماری های روانی هستند. در مطالعه‌ای که توسط روان‌پزشکان انجام شد، مشخص شد که حاملان دو نوع T رویکردهای خلاقانه‌تری برای پاسخ دادن به سؤالات دارند. مطالعه دیگری نشان داد افرادی که در حرفه های نیازمند خلاقیت فعالیت می کنند ۲۵ درصد بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی هستند.
افسردگی، مانند هر رنج جدی دیگری، منجر به تمایز درونی، تأمل عمیق‌تر در زندگی می‌شود و این پیش‌نیاز خلقت هنری است. همان طور که گفته می شود شاعر شهیر آلمانی، یوهان ولفانگ گوته از بحران های عاطفی برای خلاقیت استفاده کرده است. گوته در نامه ای به خواهرش می نویسد: تاریکی بر جانم فرو می ریزد. تاریکی به اندازه مه های ماه اکتبر یا نمونه دیگر اثر جاودان "غم و اندوه ورتر جوان" است. هر کس اثر را خوانده باشد به این نتیجه می رسد که هیچ کس نمی تواند در مورد ورطه های روح انسان با این جزئیات واضح بنویسد مگر اینکه قبلاً در ورطه بودن را تجربه کرده باشد.

افراد افسرده موفق | مولد نبودن در زمان افسردگی

مایکل دوشل، روانپزشک از موسسه مرکزی سلامت روان در مصاحبه با Business Insider می گوید هرکسی که در مرحله افسردگی قرار دارد نمی تواند به درستی کار کند، بنابراین این بیماری یک نقطه ضعف به شمار می رود. افسردگی یک بیماری جدی است که در آن کوچکترین وظایف تبدیل به یک ماموت عظیم الجثه می شود و افراد مبتلا اغلب به سختی قادر به مراقبت از خود در برابر آن هستند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه درمان افسردگی کلیک کنید.
اما از طرفی دیگر نصیر قائمی، روانپزشک آمریکایی، در کتاب خود به نام «جنون درجه یک» در سال ۲۰۱۱، این فرضیه بحث برانگیز را مطرح کرد که در زمان های بحرانی، بهتر است شرایط توسط رهبران با سابقه بیماری روانی هدایت شود تا رهبران عادی. او تأکید کرد طبق یافته ها، مهاتما گاندی و وینستون چرچیل از افسردگی رنج می‌بردند و این خود مراحل افسردگی بود که توانایی‌های آن ها را به‌ عنوان رهبر هدایت می کرد و آن ها نیز بر اساس آن، رویکردها را به کار گرفتند.
مشکل نظریه قائمی این است که او نمی تواند با مطالعات مستدل،  گفته های خود را پشتیبانی و تایید کند. در حال حاضر هیچ مدرک قطعی دال بر موفقیت بیشتر افراد افسرده وجود ندارد.  

شرایط مرتبط با افسردگی و موثر بر موفقیت

با این حال، برخی از رفتارهای مرتبط با افسردگی وجود دارد که منجر به موفقیت می شود. افراد مبتلا به افسردگی معمولاً وقتی سالم هستند، افراد مسئولیت‌پذیرتر و مفیدتری هستند. علیرغم اینکه این‌مساله لزوماً منطقی نیست، اما احساس بی کفایتی، برخی از افراد را مجبور به انجام کارهای بیشتری نسبت به دیگران می کند. رفتار اجباری و اختلالات اضطرابی نیز می‌تواند افراد را به چنین رفتاری سوق دهد، اما این شرایط نیز ارتباط تنگاتنگی با افسردگی دارند.

1-افراد افسرده موفق | کودکی دشوار منتهی به موفقیت

برخی از افراد موفق، مانند کارستن ماشمایر و ریچارد برانسون، ادعا می‌کنند که از آسیب‌های تجربه شده در دوران کودکی قدرت می‌گیرند. بسیاری از خانواده‌های از هم گسیخته اغلب ادعا می‌کنند که به خود قول داده‌اند که در خانواده‌ بعدی خود بهتر عمل کنند. ابتدا، این شرایط در رابطه مستقیم با افسردگی به نظر نمی آید، اما آسیب های دوران کودکی گاهی منجر به افسردگی در بزرگسالی می شود. حتی اگر این افراد در بزرگسالی بسیار موفق باشند، درگیری های درونی از دوران کودکی معمولاً حل نشده باقی می مانند.
به نظر می رسد آنچه پزشکان می دانند این است که افسردگی بر همه طبقات و محیط ها و روابط اجتماعی تأثیر می گذارد. بنابراین از نظر آماری محتمل است که مدیران یا افراد مشهور از افسردگی رنج ببرند. سوال این است که آیا آن ها با وجود یا به دلیل افسردگی خود موفق خواهند بود یا اینکه این موفقیت است که افسردگی آن ها را آشکار می کند.

2-افسردگی دوقطبی

افسردگی می تواند الهام بخش افراد در هنر باشد، اما همزمان می تواند آن ها را مهار کند. در مراحل افسردگی، معمولاً برای کسانی که تحت تأثیر قرار می‌گیرند کار مولد بسیار دشوار است. به عنوان مثال، چندین مطالعه نشان می دهد که نمرات دانش آموزان و دانشجویان زمانی که از افسردگی رنج می برند بدتر می شود. از آنجایی که افسردگی اغلب افراد را قادر به انجام کار نمی کند، موفقیت و خلاقیت بیشتر به یک بیماری روانی دیگر نسبت داده می شود، اختلال دو قطبی، که در آن افراد مبتلا به مراحل شیدایی و افسردگی مبتلا می شوند.
در حالی که باید تأکید کرد که این همبستگی لزوماً علت و معلولی نیست، اما مطالعه‌ای که توسط دانشگاه گلاسکو انجام شده است نشان می‌دهد افرادی که از اختلال دوقطبی رنج می‌برند در تست‌های ضریب هوشی بهتر عمل می‌کنند. چندین مطالعه دیگر نیز نشان داده است تعداد قابل توجهی از افراد در مشاغل خلاق در مقایسه با نسبت کل جمعیت به اختلال دوقطبی مبتلا هستند.

افراد افسرده موفق | ارتباط افسردگی دوقطبی با موفقیت

برخی محققان معتقدند نه در مرحله شیدایی و نه در مرحله افسردگی، افراد مبتلا واقعاً مولد نیستند، اما مرحله ضعیف‌تری از شیدایی به نام هیپومانیا وجود دارد که در آن افراد مبتلا به راحتی سرزنده و باانگیزه می‌شوند، همچنان می‌توانند به روشی سازمان‌یافته کار کنند.
افراد مبتلا اغلب می خواهند افسردگی را درک کنند و در مورد ارتباط موفقیت خود با بیماری صحبت کنند. بنابراین افراد موفق این بیماری را به عنوان یک مساله خارجی بیرون از خود تلقی نمی کنند، بلکه بخشی از زندگی خود می شناسند. حتی اگر ارتباطی بین افسردگی و موفقیت وجود داشته باشد، معضل کسانی که تحت تاثیر قرار می‌گیرند همیشه ثابت می‌ماند: موفقیت علائم افسردگی را کاهش نمی‌دهد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه تعریف افسردگی از دیدگاه روانشناسان کلیک کنید.  

افراد افسرده موفق و نیاز به درمان

اقدام به درمان بهترین واکنشی است که یک فرد می تواند بهبودی را در صورت تجربه علائم افسردگی شروع کند. درمانگران می توانند به فرد کمک کنند تا افکار، باورها و عادات منفی را که ممکن است در ایجاد احساس افسردگی نقش دارند، شناسایی کند. همچنین درمان می‌تواند شامل مواردی مانند دارو، یادگیری مهارت تمرکز حواس و انجام فعالیت‌های مرتبط با بهبود خلق و خو، مانند ورزش باشد. بنابراین روان شناسان پیشنهاد می‌کنند که از حاشیه امن خود خارج شوند و تحت شعاع موفقیت و شهرت خود قرار نگیرند.
به‌ویژه اگر فرد بیش از حد موفقی باشند. از آنجایی که این افراد در رشته‌های خود موفق و غالباً پیشرو هستند، بسیار شبیه به دونده ای می شوند که در یک مسابقه با حمل وزنه‌ای با صد پوند اضافی می دوند. برای کاهش بار، حتما نیاز به کمک حرفه ای دارند.  

شیوه برخورد افراد موفق با افسردگی

این خبر خوب برای افراد بسیار موفق است که آن ها می توانند همان انرژی و اراده و خلاقیت و هوشمندی را برای بهبودی خود به کار ببرند که برای راه اندازی یک دفتر کوچک یا راه اندازی یک شرکت عظیم استفاده کردند.

1-درمان به عنوان هدف و افزایش خوداگاهی از شرایط

افراد بسیار موفق در ترسیم اهداف مهارت دارند که در مورد فرایند درمان یک دارایی ارزشمند و مفید به شمار می رود. افراد صاحب قدرت و موفقیت، آماده اند به گذشته آسیب زا شیرجه بزنتد و خود را کشف کنتد و سپس به درمان خود به عنوان یک هدف با قابلیت دستیابی نگاه کنند.
این گروه از افراد معمولاً باهوش و شهودی هستند. آن ها به سرعت یاد می گیرند که چگونه آسیب های قدیمی و سایر مسائلی را که به یک موقعیت رنگ و شکل می دهند، شناسایی کنند. یاد می گیرند که فراآگاهی از هر موقعیت را توسعه دهند. میزان دوز درمانی را که برای آن ها مفید است را می سنجند و طبق همان عمل می کنند. می پذیرند هر کس قرار است برنامه درمانی متفاوتی داشته باشد، از جمله درمان با دارو، یوگا، ورزش، مدیتیشن، یادداشت روزانه و دعا کردن. خلاق بودن و فهمیدن اینکه چه چیزی قرار است خوب کار کند و نتیجه بهتری بدهد در این مسیر مفید واقع می شود.

2-برخورد متفاوت با افسردگی و باور به کشف راه بهتر

از آنجایی که مدیران و افراد قدرتمند مجبور شده‌اند مقدار زیادی مشکل را در مسیر زندگی حل کنند تا به جایی که هستند برسند، در جعل کردن موقعیت ها تا زمانی که به هدف دست یابند ماهر هستند. همین امر گاهی اوقات می‌تواند فرآیند افکار منفی را که باعث تغذیه افسردگی می‌شود، مختل کند. موفق ها افسردگی را یک نقص شخصیت نمی دانند. همانطور که افراد مشهور و چهره های قدرتمند با افسردگی بیشتر مطرح می شوند، ننگ به ویژه در میان جمعیت بسیار موفق کم رنگ می شود.
افراد موفق میدانند که راه بهتری هم برای مسائل همیشه وجود دارد. در ریسک کردن و دیدن پتانسیل در جایی که دیگران نمی بینند مهارت دارند. این دوز خوش‌بینی، فداکاری و پشتکار به آن‌ها اجازه می‌دهد راه بهتر را شناسایی کنند و برای رسیدن به آن گام‌های مناسب بردارند. افراد بسیار موفق می توانند از نقاط قوت و مهارت های خود برای مدیریت اختلال خلقی خود استفاده کنند تا زندگی کامل و معناداری داشته باشند.  

کنارآمدن افراد موفق با افسردگی

با افسردگی(که افسردگی بالینی یا اختلال افسردگی اساسی نیز نامیده می شود) می توان زندگی کامل و سالمی داشت. دارو و درمان برای اکثر مردم راهکار مفیدی است اما کارهای دیگری نیز وجود دارد که می توانید در کنار این درمان ها برای مدیریت موفقیت آمیز وضعیت خود انجام دهید. در اینجا چند شیوه برای زندگی موفق با وجود افسردگی پیشنهاد شده است.

افراد افسرده موفق | آموزش خود و درک و مدیریت عوامل محرک

یادگیری بیشتر در مورد افسردگی یکی از اولین قدم هایی است که می توانید برای بهبودی بردارید. اگاهی از چند و چون افسردگی، به شما و اطرافیان کمک می کند تا بفهمید چه چیزی باعث بروز آن می شود و چگونه روی شما تأثیر می گذارد و راه مناسب درمان را پیدا کنید. می توانید اطلاعات بیشتری به صورت آنلاین جستجو کنید و یا مستقیما در مورد احساس خود با پزشک صحبت کنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره تلفنی فردی کلیک کنید.
بپذیرید برخی از مسائل و رویدادهای زندگی را نمی توانید کنترل کنید، مانند یک بیماری مادام العمر یا یک رویداد آسیب زا. اما می توانید مهارت هایی را برای مقابله بهتر با چیزهایی که باعث افسردگی می شود را بیاموزید. اگر مهارت و اگاهی کافی ندارید با پزشک یا درمانگر خود صحبت کنید. داشتن یک برنامه مشخص از ضروریات است تا بدانید چه کاری باید انجام دهید. از دوستان و خانواده خود بخواهید که در شناسایی علائم هشدار کمک کنند که شامل موارد زیر می شود:

علائم هشدار

• احساس غم و اندوه یا ناامیدی
• عصبانیت، تحریک پذیری یا ناامیدی به خاطر چیزهای کوچک
• اضطراب یا بی قراری
• از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلاً از آن ها لذت می بردید
• مشکلات خواب، از جمله خواب زیاد یا کم
• خستگی و کمبود انرژی برای کارهای کوچک
• ضعف اشتها و کاهش وزن یا میل به غذا و افزایش وزن

افراد افسرده موفق | مقابله با استرس

همه افراد ناگزیر به درجاتی متفاوت دچار استرس می شوند به ویژه اگر مسئولیت های سنگین شغلی بر عهده داشته باشند. این استرس ها هر چند وقت یکبار یا بارها و بارها اتفاق می افتد. استرس طولانی مدت منجر به مشکلات جدی سلامتی از جمله افسردگی خواهد شد. بنابراین مهم است شیوه های مدیریت استرس را فرا بگیرید. تکنیک های آرام سازی به شما در مدیریت استرس کمک می کند.
برخی از ایده ها عبارتند از: مراقبه و آرامش عضلانی، یوگا و تایچی. اگر شما هم در راستای این موضوع مسئله ای دارید، می توانید از مشاوران و روانشناسان در این مورد کمک بگیرید. برای کسب اطلاعات بیشتر از مشاوره روانشناسی کلیک کنید.